087- بازاریاب ناشی...!!!!!!!!!
يه بازاريابِ جارو برقي درِ يه خونه اي رو ميزنه،
و تا خانمِ خونه در رو باز ميکنه قبل از اينکه حرفي زده بشه،
بازارياب ميپره تو خونه و يه کيسه کود گاوي رو روي فرش خالي ميکنه و ميگه:
اگه من قادر به جمع و تميز کردنِ همه ي اينها با اين
جاروبرقي قدرتمند نباشم حاضرم که تمامِ اين چيزايي رو كه ريختم، بخورم!
خانوم ميگه: سُــسِ سفيد ميخواي يا قرمز؟
بازارياب: چــــرا؛ چطور مگه؟
خانوم: چند وقته برقِ خونه مون قطعه ..!
و تا خانمِ خونه در رو باز ميکنه قبل از اينکه حرفي زده بشه،
بازارياب ميپره تو خونه و يه کيسه کود گاوي رو روي فرش خالي ميکنه و ميگه:
اگه من قادر به جمع و تميز کردنِ همه ي اينها با اين
جاروبرقي قدرتمند نباشم حاضرم که تمامِ اين چيزايي رو كه ريختم، بخورم!
خانوم ميگه: سُــسِ سفيد ميخواي يا قرمز؟
بازارياب: چــــرا؛ چطور مگه؟
خانوم: چند وقته برقِ خونه مون قطعه ..!
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۰/۱۱/۲۷ ساعت 13 توسط الي بانو
|